بالاخره دیروز در کنار تمامی مشغله های کاری و البته به واسطه یک توفیق اجباری موفق شدم از بیست و هفتمین نمایشگاه کتاب تهران بازدید کنم .
البته تهیه و خرید بیش از ۵۰ جلد کتاب از نمایشگاه مد و لباس که داخلش کتاب هم فروخته میشد کمتر از معحزه نبود! نمایشگاهی که مسئولان محترم وزارت فخیمه ارشاد نمیدونم چند بار ازش دیدن کردن چونکه تو مصاحبه ها و گزارش هاشون همیشه اعلام می کردند که مثلا حداقل تخفیف در این نمایشگاه ۱۰ درصده و یا غرفه داران تماما کتابهای تازه منتشر شده و یا کتابهای حداکثر تا ۵ سال گذشته را ارائه خواهند کرد ولی بدون واسطه و مستقیم هم خرید کردم و هم تقریبا تمام نمایشگاه را دیدم و اکثر کسانی که ازشون سوال پرسیدم حتی به تعداد انگشتان یک دست هم کتاب تازه ارائه نکرده بودند و اتفاقا برخی از غرفه ها هم با اقتدار و جسارت اعلام میکردند ما هیچگونه تخفیفی نداریم!!
نزدیک ۴۰ جلد از کتابهایی که خریدم یا قبلا دیده بودم و یا برای دوستان ضرورت داشت تهیه میکردم وفقط ۱۰-۱۲ جلد کتاب مفید تونستم پیدا کنم
نکته قابل توجه حجم بسیار زیاد شرکت کنندگان و رفتار شناسی جالب آنها بود ، نحوه پوشش ، شیوه برخورد و گفتار کامل نشان دهنده این است که در مقوله حیا و سبک زندگی چقدر تغییر در جامعه مون حاصل شده و توجه به مقوله عفاف که مشمول همه آحاد جامعه میشه از زن و مرد چقدر واجب و اتفاقا مهجوره . در این مهجوریت همین قدر کافیه که یه سری به نوشته ها و نظرات یک جریان کامل مشخص در خصوص تجمع مردم تهران در حمایت از عفاف و حجاب بزنید تا حساب خیلی چیزا دستون بیاد!!!

3 Comments

  1. افتضاحی وضعیت پوشش هر دوباری که رفتم نمایشگاه، واضحِ واضح بود!!
    البته امسال -دقیق نمی دونم چرا- کلاً وضعیت جامعه از این جهت متفاوته…حتماً باید یه تحلیلی توسط نهاد های فرهنگی بشه و نیز اقدامی…
    همین چند روز قبل بود که عصری توی پارک الغدیر قزوین بودم که وضعیت اسف باری داشت و بعدش به دوستان گفتم: خدا تابستون رو به خیر کنه… “سالی که نکوست، از بهارش پیداست”!

پاسخ دادن به منتظر المنتظر لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *