تخریب شخصیت و ترور شخصیتی حربه ای است که منافقین و مزدوران اجانب از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون و با وجود گذشت ۳۳ سال از عمر با برکت انقلاب اسلامی همواره از آن برای پیاده کردن افکار پلید و مزورانه خود بهره جسته اند.

استفاده از این حربه درعصر اطلاعات و مدیریت اذهان در جنگهای نرم یکی از تاکتیکهای همیشگی بوده است که کارکردهای خاص خود را هم داشته و امروزه بمراتب شاهد استفاده از این روش هستیم.

بی دلیل نبود که بنیانگذار فقید انقلاب امام راحل عظیم الشأن در پی واقعه جانگداز هفتم تیر درباره دکتر شهید بهشتی فرمود مظلومیت بهشتی برایم دردناک تر از شهادتش هست، یعنی ترور شخصیت او سخت تر از ترور شخص او بود

اگر کمی در تاریخ ابتدای پیروزی شکوهمند انقلاب دقت شود براحتی می توان دریافت که در آن ایام هر روز مقاله و تیتر خبر علیه شهید بهشتی منتشر می شد، هم به عنوان یک شخصیت سیاسی برجسته انقلاب، هم به عنوان رهبر حزب جمهوری اسلامی چرا که در آن موقع جریان اصولگرا را حزب جمهوری رهبری می کرد و لذا از میان همه رجال انقلاب، هدف اصلی بهشتی بود. به هیچ کس دیگری این قدر حمله نمی شد ، فراوانند کسانی که شهادت بدهند در آن ایام دورانی رسیده بود که واقعا دفاع از بهشتی سخت شده بود. جو جامعه بگونه ای شده بود که بسیاری از نیروهای انقلاب هم حاضر نبودند از آقای بهشتی دفاع کنند و معتقد بودند نمی شود دفاع کرد. ایشان را به عنوان رهبر حزب انحصارطلب و فاشیست ها و ایدئولوگ ارتجاع می نامیدند و این در حالی بود که بهشتی در میان اقشار قشری مذهبی متهم به روشنفکری بود، خیلی ها در آن دوره کم آوردند و نتوانستند در میان آماج تهمتها و تخریبها به سلامت عبور کنند و شهامت رویارویی با اینچنین تخریبهایی را نداشتند صد البته پر واضح بود که گاهی استقبال از گلوله آسان تر از استقبال فحش است.

همین تاکتیک و تخریب شخصیت در دوران دوم خرداد در خصوص شخص آیت الله مصباح روی داد و هنوز در خاطر بسیاری از دانشجویان و جوانان آن ایام تداعی دارد تخریب و تحقیر و توهین آیت الله مصباح یزدی توسط نشریات و جریانهای زنجیره ای وابسته به دوم خرداد.

پس از حماسه بزرگ انتخابات ریاست جمهوری نهم نیز شاهد هجمه تخریب و ترور شخصیتی مشابه سالهای ۵۸ و ۵۹ و نیمه دوم دهه ۷۰ بودیم و دیدیم که چگونه دکتر احمدی نژاد بواسطه پافشاری و علمداری شعارها و ارزشهای منطبق بر گفتمان امام و رهبری مورد حمله قرار گرفت و سیل دروغها و سیاه نمایی ها بعنوان آتش تهیه فتنه ۸۸ بر سر دولت ریخته می شد و هنوز هم این تخریبها سنگینتر و مکارانه تر ادامه دارد.

تخریب گران و تروریستهای شخصیتی بدون در نظر گرفتن اقدامات اساسی و بنیادی دولتهای نهم و دهم که بسیاری از آنها موجب رفع دغدغه و باعث خرسندی مقام معظم رهبری گردیده است  تمام اقدامات دولت را همچون مگس صفتان نادیده می گیرند و تنها به اقدامات افراد حاشیه ساز و نفوذی در دولت می پردازند تا فضا و جو جامعه را همچون زمان دکتر شهید بهشتی بگونه ای ملتهب کنند که هیچ کس حاضر نباشد از علمداران احیای گفتمان امام و رهبری دفاع کند و با حربه “دیدید ما می گفتیم” جامعه را ازحمایت از گفتمان امام و رهبری پشیمان نمایند که صد البته زهی خیال باطل.

اما در این میان نباید غافل شد از کوتوله هایی که درک و فهم آنها آنقدر ناقص و به مصداق فرمایش مقام معظم رهبری بی بصیرتند که براحتی و با تمام وجود در زمین فتنه گران بازی می کنند و چه بسا نمی دانند که مزدوران بی جیره و مواجب فتنه گران شده اند.

کسانیکه مدعی “اصولگرا”یی هستند آنقدر کوتوله هستند که نمی توانند پشت سر خودشان را ببینند و به خاطر بیاورند سال ۸۴ سینه چاک چه کسی بودند و در ستاد چه کسی رفت و آمد می کردند؟

اینان چون کافر همه را به کیش خود پندارند و خیال می کنند همه مثل خودشان “اصول”شان متغییر و وابسته به افراد است ، ما از انتخاب دکتر احمدی نژاد هرگز پشیمان نبوده و نیستیم چرا که دکتر احمدی نژاد مصداق احیای گفتمان امام و رهبری بوده است و تا زمانیکه در این مسیر حرکت کند و مورد تائید مقام معظم رهبری باشد برای ما عزیز است هر چند در این مسیر آماج تهمتها و فحاشی ها و تخریبها باشیم  .

این بندگان خدا از بس خودشان در تصمیم گیریها و موضع گیریها منفعت اندیش بوده اند همه را مثل خود می پندارند و فکر می کنند انتقاد ما به افراد حاشیه ساز دولت از جنس مصلحت اندیشی است ، در فضای سایبری علی رغم خیلی از مسائل ، انکار کردن بسیاری از موارد سخت است!!!

در جریان روزنامه ایران چه کسی گفت من عطای سیاست را به لقایش بخشیدم و دیگر کاری ندارم!؟ چه کسی ۳ بار وبلاگهای  مختلف درست کرد و پس از آنکه در هر کدام گاف داد تعطیلشان کرد؟ من از زمانیکه مطالبم را در فضای وب منتشر می کنم هیچکدام را پاک نکرده ام حتی اگر هم اکنون به ضرر من باشد ، آیا شما هم اینچنین بودید، با این تفاسیر چه کسی نان به نرخ روز می خورد؟ ” دستمال که دارید؟!!!!”

چه کسی در جلسات جبهه پایداری دم از مخالفت با افراد حاشیه ساز دولت می زند و بعد در جلسه ای که همگان می دانند بانی آن چه کسی است شرکت می کند؟حتما صفار هرندی ، دکتر آقا تهرانی ،دکتر زارعی ، حضرت آیت الله مصباح و …هم به زعم شما مثل ما به نرخ روز نان می خورند و چون به پایان دولت دهم نزدیک می شویم دنبال حمایت از فرد دیگری هستند وگرنه در جلسه اخیر شرکت می کردند!!

چرا براحتی در زمین دشمن بازی می کنید ؟ یا نمی دانید یا ماموریت دارید ولی مطمئن باشید مردم هم می فهمند و هم به موقع عکس العمل نشان می دهند

پ.ن: گویا سوزش این مطلب هنوز تمام نشده

4 Comments

  1. یعنی حالا شدی بهشتی؟بابا آقای کبودوند کوتاه بیا والله عاقبت نداره . روزی میاد که مثل خودت که بقیه را نفی میکنی و دنبال اثبات خودت هستی با خودت رفتار میشه..برادرانه میگویم اینقدر من من نکن
    ———–
    خدا را شکر که هنوز مطالب و نوشته های ما تو وبلاگم هست وگرنه دروغ و تهمت سکه رایج این بازار است من هرگز دنبال اثبات خودم نبودم در مطالبم هم پیداست ما مسیر حق را در پیروی از ولایت فقیه می دانیم و در این مسیر هم استوار خواهیم بود . به فضل خدا
    حامد کبودوند

  2. برادران هوشیار باشید آن کس که دریده تر مینوسد اصولگرا نیست چه عیبی دارد ساعت ۶ غروب ئر جلسه پایداری ساعت ۱۰ شب جبهه انحرافی

  3. آقای کبودوند از منزنه سوراخ موش خبر داری؟
    ————-
    چون عاشورا و ۹ دی نزدیک است قیمتش برای امثال جنابعالی بدجوری میره بالا .ما از ۸۸ تا حالا خیلی مشتری داشتیم!!
    حامد کبودوند

  4. سلام علیکم
    در پی تماس یکی از مدعیان اصولگرایی و اعتراض به نظری که با نام “رحیمی” در این پست نوشته شده است، باید عرض کنم که نظر منتشر شده متعلق به بنده (محسن رحیمی) نیست.
    گویا نظر گذاشتن به اسم دیگران رسم شده است و این مصداق آشکار نفاق است!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *