21 Comments

  1. این دست خط خودت بود؟ 🙂 بابا یکم روش کار میکردی تا کمتر تابلو بشه. در ضمن من بعد تو و همفکرات اگر خواستی نامه جعل بکنی یادت باشه که حکم و نامه مراجع بدون مهر انها فاقد ارزشه و اعتباره. حواست باشه که دیگه سوتی ندی 🙂
    ————-
    اول اینکه کافر همه را به کیش خود پندارد در ضمن آنکه باید بفمهد فهمید که چگونه افراد گذشته خود را فراموش و مواضع خود را تغییر می دهند
    حامد کبودوند

  2. حاج آقا کبودوند این نامه که مُهر نداره! لطف کنید تشریف ببرید دفتر الله صانعی مهرش رو بزنید و بعد منتشر کنید
    ————-
    آنکه باید بفمهد فهمید که چگونه افراد گذشته خود را فراموش و مواضع خود را تغییر می دهند
    حامد کبودوند

  3. خودتان می گویید شیخ بنابراین نظرش در مورد لازم الاتباع بودن نافذ نیست
    ————
    آنکه باید بفمهد فهمید که چگونه افراد گذشته خود را فراموش و مواضع خود را تغییر می دهند در ضمن برخی متوهمین ایشان را آیت الله خطاب می کنند که با نظر شما منافات دارد.
    حامد کبودوند

  4. قبلا آیت الله العظمی بودن یه دفعه شدن شیخ!!!
    چه دوره زمونه ای شده!
    ———-
    آنکه باید بفمهد فهمید که چگونه افراد گذشته خود را فراموش و مواضع خود را تغییر می دهند
    حامد کبودوند

  5. خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند که در این دوره حتی بسیاری از بزرگان و سابقون هم در دام فتنه، راه را گم کرده اند و بد پیشوایانی برای پیروان خود شده اند .

  6. خیلی‌‌ها بودن که قدرت عوضشون کرده استاد. بیخود نیست که میگن قدرت فساد میاره. ما هم اگه ببینیم یه سری آدم جای پامون رو میبوسن احساس خدایی می‌کنیم و احتمالا میگیم که آنا ربکم آلا علا

  7. ص. باریکانی says:

    استاد این بصیرت هست؟
    آخه من از کجا بدونم این درست هست یا جعلی.
    ترا خدا یک خورده فکر کن.
    الان بنده یک دست خط از شما بنویسم که در آن به دریافت ۲ میلیارد تومان رشوه اعتراف کردید شما مجرم میشوید؟
    افسوس بر این همه سیاه بینی.
    چه چپی ها چه راستی ها
    رلستی استاد من دیروز وقتی تصاویر سقوط هواپیما رو دیدم به معنای درست “تحریم اثر ندارد پی بردم”
    نظر شما چیست؟
    البته وقتی شما جولبی ندارید معمولا میگید: :آنکه باید بفمهد فهمید که چگونه افراد گذشته خود را فراموش و مواضع خود را تغییر می دهند”
    ———————-
    بصیرت یعنی جعلی و بدلی را از اصلی و واقعی تشخیص دادن و هر کسی چه چپی چه راستی اگه خود را به این سلاح مسلح نماید از غبار فتنه ها به سلامت می گذرد درضمن
    تا سال ۲۰۱۰ برای هواپیمای بوئینگ بیش از ۳۲۵ حادثه در سراسر دنیا روی داده که خیلی ها هم تحریم نبوده اند ولی حادثه دیده اند فکر کنم سیاه نمایی یا سیاه بینی را فرد دیگری انجام می دهد.
    حامد کبودوند

  8. با سلام
    به قول حضرت امام (ره) ایشان فرد ساده لوحی هستند و بهتر است در امور سیاسی وارد نشوند.(که متاسفانه شده اند!)
    این نامه دست نویس جای تامل بسیاری دارد(مواضع دیروز و بیانات امروز،البته میزان حال فعلی افراد است)

    با تشکر

  9. آقای کبودوند عزیز از اینکه در این نظر فحشی یا حرف زشتی نیست شرمنده چرا که جناب عزیز از گذاشتن نظراتی که عاری از این الفاظ باشند پرهیز دارین چرا که بارها شده است که من نظری کاملا محترمانه در وبلاگ شما گذاشته ام و شما از منتشر کردن آن خوداری کرده اید به هر حال از اینکه محترمانه با شما سخن میگویم شرمنده!!!
    از کسی پرسیدند هیچکدام به کسر کاف است یا فتح کاف؟ جواب سوال در خود سوال هست هیچکدام!!! مطلبی هم که شما گذاشته اید مصداق همین قضیه است. آفتاب آمد دلیل آفتاب. اصرار نکردن بر اشتباه هم جرات می خواهد و هم تواضع. بر اثبات مرجع نبودن آقای خامنه ای همین بس که مجلس خبرگان در اصلاح قانون اساسی با نظر امام شرط مرجعیت را برای رهبری از قانون اساسی حذف کرد. اگر ایشان شرایط مرجعیت را داشتند خبرگان به زحمت نمی افتاد. حال بعد از انتخاب ایشان به رهبری عده ای ازایادی ایشان مثلا خواستند ایشان اثباتا موقعیت علمی امام را پیدا کند و شد آنچه شد و مرجعیت شیعه مبتذل شد که شرح آن خود مثنوی هفتاد من خرمن است!!
    در وصیت نامه امام هست که ممکن است بنده کسی را تایید کرده باشم ولی ملاک حال افراد است. پس با بصیرت شما امام نیز ……
    خوب است به این نکته دقت کنید که چرا در جمهوری اسلامی مادامی که افراد تایید کننده حاکمین باشند موجه هستند و در راه حق ولی تا وقتی که شجاعت داشته و زبان به انتقاد گشودند افراد فتنه گرند و … متاسفانه این مطلب شما بیان کننده این واقعیت تلخ است که که افراد باید چاپلوس و ثناگوی حاکمین باشند و اگر کسی ایرادی در وضع موجود دید و انتقادی کرد فتنه گر است دقیقا خلاف آن چیزی که حضرت علی (ع) میگفت. شما که همه را به نداشتن بصیرت متهم می کنید خوب است برای یک بار هم که شده در بصیرت خود شک کنید چرا که در امورمهم احتمال هم منجز است !
    ———————
    البته اختیار انتشار نظرات در این وبلاگ با من بوده و دموکراسی و عقل و منطق هم اذعان دارد که کسی نمی تواند این حق را از من سلب نماید فلذا اگر نظر شما را منتشر می کنم شرمنده!!
    اما اینکه کسی در موضوعی که ذره ای از آن اطلاع ندارد اظهار نظر می کند مصداق بارز جهل اکبر و توهم اعظم است اگر من که در حوزه پزشکی سر رشته ای ندارم بخواهم ثابت کنم مثلا دکتر عباسیون متخصص اعصاب نیستند و برای خود هم شاهد مثالهایی بزنم جز ضایع کردن خود کاری نکرده ام اثبات یا رد مرجعیت یک عالم شیعی با من و شما نیست و این یعنی ابتذال که بخواهیم کسی را مرجع بکنیم یا نکنیم .جامعه مدرسین همان جامعه ای است که اعلام کرد آقای صانعی صلاحیت انتشار رساله را دارد و همین جامعه گفت چون ملاک حال افراد است ایشان هم اکنون صلاحیت مرجعیت را ندارد و این یعنی هم جرات و هم تواضع. همچنین در جمهوری اسلامی باب انتقاد همواره باز است ولی ایکاش تفاوت انتقاد و تخریب را بدانیم
    در ضمن من هیچ گاه ادعای نداشتم فقط من بصیرت داشته ام
    دعای ما همواره این است که پروردگار متعال به عنایت ذوات مقدس ائمه اطهار ما را لحظه ای به خود وا مگذارد.
    کلام آخر اگر توانستید بدون تعصب و غرض ورزی به موضوعات بنگرید و منطقی به موضوعات نگرستید هر چرا پذیرفتید من هم می پذیرم
    حامد کبودوند

  10. بنده حق شما در نشر نظرات در وبلاگ شخصی خودتان را نفی نکردم بلکه فقط میل و رغبت شما در انتشار نظرات مختلف نقد کردم. باز هم می گویم وقتی نظراتی که مودبانه نیست را منتشر می کنید و نظرات محترمانه را نه، نشان می دهد که میل شما به چه سمت است و این که می گویید اگر نظر شما را منتشر می کنم شرمنده خود نشان می دهد از انتشار نظرات محترمانه شرمنده اید!!! ولی به گفته شما بر طبق دموکراسی ،عقل و منطق حق شما محفوظ درنشر نظرات!!
    من در نفی مرجعیت آقای خامنه ای نظر شخصی ندادم بلکه تاریخ سال ۶۸ را برای شما یاد آوری کردم! خوب است بدانید بعد از ماجرای آیت الله منتظری برای رهبری آینده بحرانی ایجاد شد چرا که در قانون اساسی شرط رهبری مرجعیت بود که در بازبینی این شرط حذف شد. این یعنی کسی که در آینده قرار بود رهبر شود مرجع نبود وگرنه نیاز به این همه زحمت نبود! اینکه می گویم مرجعیت مبتذل شد برای این است که در سال ۷۲ که جامعه مدرسین ایشان را به عنوان مرجع انتخاب کرد یک حرکت سیاسی بود این نیز حرف من نیست بلکه این قضیه را آیت الله آذری قمی که در سال ۷۲ که خود عضو جامعه بود در سال ۷۶ به آن اعتراف کرد و خوب است رفتار حکومت را با ایشان بعد از این اعتراف ببینید!! بحث اینکه در جمهوری اسلامی فقیهان فقط در اموری که تخصص دارند دخالت میکنند هم بماند!!
    بله انتقاد با تخریب متفاوت است ولی خوب بود یک نمونه از تخریب رهبری توسط آیت الله صانعی را بیان می کردید و این قدر راحت به افراد تهمت نمی زدید!!
    در کلام آخر خود، تهمتی به من زده اید که در این روزگار که افراد به یکدیگر به راحتی تهمت و افترا می زنند تنها می توان گفت اشکو بثی و حزنی الیه
    ————–
    اولا شرمندگی برای کسی است که مینویسد نظر محترمانه می نویسم ولی شرمنده! ثانیا چرا شاهد مثال شما از جامعه مدرسین فقط یک نفر است آیا جامعه مدرسین فقط یک نفر است؟ ثالثا چرا هر وقت پاسخ ندارید می گویید به من توهین کردید هر عقل منصفی می تواند تشخیص دهد چه کسی توهین می کند.
    حامد کبودوند

  11. جواب اولا: این حرف شما مثل این است که بگویید تشنگی برای کسی است که میگوید تشنه ام!!! چشم بسته غیب گفتین؟!!! بله من از اینکه در اینجا نظر محترمانه میگذارم شرمنده ام چرا که شما نظرات دیگری را می پسندید!
    جواب ثانیا: اگر شما نامه ایشان به آقای خاتمی در سال ۷۶ را بخوانید و توضیح ایشان در مورد فشار نیروهای اطلاعاتی بر جامعه مدرسین را بخوانید حرف از یک نفر و … نمیرنید.
    جواب ثالثا: آقای بصیرت من کجا گفتم شما به من توهین کردید. عزیزم توهین با تهمت فرق می کنه! کسی که اینقدر در خواندن تظرات وبلاگ خود دقت نداره چه ادعای بصیرت و …..
    من کدام سوال شما رو بی جواب گذاشتم ؟!!
    ولی سوالایی که شما یا نخواستید جواب بدبد و یا از جواب آن عاجز بودید :
    دلیل حذف مرجعیت از شرایط رهبری؟
    یک نمونه از تخریب رهبری توسط آیت الله صانعی؟
    دلیل فتنه گر بودن افراد منتقد که روزگاری موافق افراد حاکم بودن؟! (یا چرا افراد باید همیشه چاپلوس و ثتاگوی باشند؟)
    به چه دلیلی افراد مخالف از جمله من را به غرض ورزی و تعصب متهم می کنید؟
    ————————–
    اولا هر ذهن منصف و متعقلی می فهمد در این ادبیات غرض ورزی و تعصب هست یا خیر
    ثانیا در کدام یک از حرقهای من ادعا شد شیخ یوسف صانعی ، رهبر معظم انقلاب را تخریب کرده که تو نونه اش را از من خواسته ای؟ ثالثا سوال من در این پست این بود که یک فرد چگونه و به چه استنادی نظر خود را کاملا عوض می کند ؟ تغییر نظر ایراد ندارد ما فقط دلیلش را خواستیم بدانیم!! این کار اشکال دارد؟
    حامد کبودوند

  12. اولا: قبول موافقم و از اینکه اینبار بی محابا تهمت نزدید خوشحالم و این خود یک پیشرفت است!
    دوما: خواهشا یا حرف نزنید و یا وقتی حرفی می زنید با دقت بزنید و اگر با دقت است لطفا زیر حرف خود نزنید!!
    این جمله شما هست یا نه؟!((جامعه مدرسین همان جامعه ای است که اعلام کرد آقای صانعی صلاحیت انتشار رساله را دارد و همین جامعه گفت چون ملاک حال افراد است ایشان هم اکنون صلاحیت مرجعیت را ندارد و این یعنی هم جرات و هم تواضع. همچنین در جمهوری اسلامی باب انتقاد همواره باز است ولی ایکاش تفاوت انتقاد و تخریب را بدانیم)) یعنی ایشان به جای انتقاد تخریب میکند!
    سوال ما هم از شما این است که از کجا میگویید نظر ایشان در مورد مرجعیت آیت الله خامنه ای تغییر کرده است؟
    بر فرض که تغییر کرده باشد اگر واقعا دنبال دلیل آن هستید چرا از ایشان استفتاء نمیکنید؟!
    و در آخر چگونه دیگران را به تعصب و غرض ورزی متهم می کنید در حالی که نظرات افراد چه درست و چه غلط به صرف اینکه تایید کننده نظر شما باشد را در این وبلاگ می گذارید؟! نمونه اش همین نظر احسان.ح که جمله ای که منتسب به امام در مورد آیت الله منتظری است را در مورد آیت الله صانعی به کار برده است!!! و شما هم بدون هیچ تذکری این نظر را گذاشته اید؟ آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟ آیا این رفتار نشان دهنده تعصب نیست ؟
    ———————
    سوال ما را شما بپرسید و جوابش را بیان کنید.
    حامد کبودوند

  13. ص.باریکانی says:

    اما این آمار رسمی هم مد نظرت باشه.
    سهم پرواز های برای ایران در دنیا ۶ درصد هست و سهم سقوط ها ۲۵ درصد.
    ضمن اینکه کارشناسان اذعان کردند چون هواپیما ۷۲۷ ساخت ۳۷ سال پیش! دارای سیستم شناسایی باند در هوای بد نیست این اتفاق افتاده.
    اگر این سیاه نمایی هست،من افتخار میکنم که جون ۷۸ آدم بی گناه برایم مهم است و به خاطر جیره خواری از کسی سرم رو مثل کبک تو برف نمیکنم.
    ———————-
    اتفاقا من افسوس می خورم برای کسی که سرش را تو برف می کند و نمی تواند و یا نمی خواهد ببیند پیشرفتهای علمی و اقتصادی این کشور در ۵ سال گذشته چگونه بوده است؟ جان یک نفر هم ارزشمند است اما اگر به بهانه ۷۸ نفر دستاوردها و تلاشهای یک ملت را نادیده بگیریم بی انصافی است
    حامد کبودوند

  14. سلام
    در این روزهای برفی معمولا” مردم بیشتر راجب عملکرد و تدابیر شهرداری و شواری محترم شهر صحبت خواهند کرد؟!
    آیا برای این روزها و این شرایط تدابیر کافی صورت گرفته ؟! به نظر من که کافی نبوده.
    خبر خبگاری فارس هم در این زمینه نسبتا” کامل است.
    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8910260693

    حق نگهدارتون

  15. http://www.asriran.com/fa/news/153106/سیدعلی-خمینی-سعادت-حضور-در-مراسم-۹-دی-مهدیه-را-نداشتممصاحبه-هم-نکرده-ام

    خوب بالاخره معلوم شد کدوم سایت ها دروغ میگن .
    راستی مشرق قرار بود ۲ هفته پیش فایل صوتی این مصاحبه خیالی رو بزاره چی شد پس؟!!
    به هر حال دروغ گفتن که گناهی نداره.
    خدایی نکرده ریشت رو ۳ تیغ کنی جات ته دوزخه.
    ————-
    خیلی جالبه اگه ایشان می گویند که سعادت حضور نداشته اند پس حضور در مراسم ۹ دی افتخار بوده و نه اشتباه حالا چرا شما و برخی افراد دوست دارید این افتخار تکذیب شود؟ مگر مراسم ۹ دی چه بود که باید در آن شرکت نکرد؟ ای کاش جوابی به این سوال می دادید؟
    حامد کبودوند

  16. ص.باریکانی says:

    اتفاقا من مشکلی با ۹ دی ندارم.
    مشکل دروغگویی برخی هاست.
    حالا اگر ۹ دی خوب بوده باید به دروغ تیتر بزنیم فردی در این مراسم شرکت کرده و اگر این فرد تکذیب کند میشه آدم بده،ولی کسی دنبال دروغ گو نمی گردد. این جالبه
    ————-
    جالبتر اینه که کسی جواب نمی دهد چرا حضور یک فرد در مراسم ۹ دی حتما باید تکذیب شود؟
    حامد کبودوند

  17. ص.باریکانی says:

    جالبتر این هست که برخی افراد دروغ خود رو ول کرده و همانطور که پیشبینی میشد اصل ماجرا(عدم حضور ایشون) رو در حاشیه قرار دادند و در مقابل ایشون جبهه گرفتند.!
    ———–
    خوبه خودتون هم اعتراف می کنید که چه کسانی مقابل ایشون جبهه گرفتند و در محافل خصوصی وی را سرزنش کردند و چه کسانی از حضور حماسی وی تقدیر کردند.
    حامد کبودوند

  18. ص.باریکانی says:

    چرا وقتی جوابی ندارید نظر را تایید نمیکنید؟
    پرسیدم شما دروغ خبرگزاری هایی چون مشرق رو باور کردید؟
    چرا مشرق ادعا کرده بود ۲ روز دیگر فایل صوتی رو منتشر میکند ولی بعد از ۲۰ روز خبری نیست؟!
    ——————–
    شما چرا جواب سوال مرا ندادید.مگر رفتن به مراسم ۹ دی زشت بود که باید تکذیب بشود
    حامد کبودوند

  19. ص. باریکانی says:

    نه زشت نیست هرکس اعتقادی دارد و برای هر کس اعتقادش محترم.
    ولی این دلیل نمیشه که به خاطرش دروغ گفت؟
    نماز خواندن مردم در پاریس هم زیباست. حالا اگه شما اونجا نبودید و من بیام به “دروغ” بگویم آقای کبودوند در پاریس بودند تکلیف چیست؟
    چون نفس کار زیباست دروغ ایرادی ندارد؟
    حالا شما جواب دهید که چرا دروغ گفتید؟
    ————
    شما چگونه ثابت می کنید که دروغ نگفته اید؟
    حامد کبودوند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *