در سال فتح مکه ،زنی مرتکب جرمی شده بود که باید مجازات میشد . اتفاقا این زن که دزدی کرده بود ، وابسته به یکی از خانواده های بزرگ و جزو اشراف طراز اول قریش بود. وقتی بنا شد حد دباره اش اجرا شود و دستش را قطع کنند غریو از خاندان زن برخاست که ای وای این ننگ را چگونه تحمل کنیم. دسته جمعی به خدمت پیامبر(ص) رسیدند و از ایشان درخواست کردند که از مجازات زن صرفنظر کنند. پیامبر(ص) فرمود هرگز صرفنظر نمی کنم هر چه که واسطه و شفیع تراشیدند پیامبر ترتیب اثر ندادند در عوض مردم را جمع کردند و فرمودند:می دانید چرا امتهای گذشته هلاک شدند؟دلیلش این بود که در اینگونه مسائل تبعیض روا داشتند.اگر مجرمی که دستگیر شده بود وابسته به یک خانواده بزرگ نبود و شفیع وواسطه ای نداشت او را زود مجازات می کردند ولی اگر مجرم شفیع و واسطه ای داشت در مورد او قانون کار نمی کرد خدا به همین سبب چنین اقوامی را هلاک می کند

براستی هم اکنون وضع ما چگونه است؟؟!!

1 Comment

  1. دوست عزیز انتخاب سلیفه ای یک فراز از تاریخ کافی نیست کمی از از کسانی بگویید که بعدها با احتجاج اینکه سلیمان نبی ارثی برای فرزندانش نگذاشت انتواع توهین ها را به بیت پیامبر کردند کمی هم از پیامبری بگویید که روز آخر تازیانه داد دست یک پیرمرد که بیاو قصاص کن و مرا که غیرعمدی تازیانه ام به تو خورد با زدن این تازیانه حد بزن!
    —————–
    این داستان یک فراز نیست بلکه سیره پیامبر بزرگوار اسلام (ص) است که رعایت قانون را بر هر چیز اولی تر می دانستند
    حامد کبودوند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *